سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

رویای پاک سپنتا

به رنگ خدا

یک نفر به رنگ خداست به شکل باران بهار پاک و معصوم بی تملق، زلال و ناب یک نفر به رنگ خداست مثل نسیم سحر نرم و مهربان بی کینه، ساده و صاف یک نفر به رنگ خداست در تبسم گل اشوه گر و دلربا بی خار، ناز و زیبا تو بارانی، نسیمی ، گلی ای نشان خدا زلال و ساده و ناز به نام سپنتا   ...
29 اسفند 1392

بدرود زمستانه ات ...

زمستان 1392 هم با سپری شدن روزهای آخر اسفند ماه داره یواش یواش کوله بارشو می بنده، با رفتن فصلی و اومدن یه فصل دیگه تو بزرگتر می شی و شیرین تر.... فنقل خان من، نبرد دوم برای ترک عادت بغلی بودنتون باز هم به پیروزی شما منجر شد، هر چند مامانی هم خیلی جدی نگرفت آخه وقتی یادش می افته که فقط این چند روز اخر سال رو می تونه توی تمام لحظه های روز و شب کنارت باشه دیگه نه دلش میاد جوجه نازشو اذیت کنه و نه اینکه خودشو از این عشق محروم.... پسملی زبل خان، باورم نمی شه فقط طی چند روز تونستی غلت بزنی و بعدش برای رسیدن به چیزی، خودت رو به جلو پرت کنی و کمتر از سه روز یاد بگیری که چطور چهار دست و پا بری، اولش که چهار دست و پا رفتن رو یاد گرفتی زان...
27 اسفند 1392
1